Be yourself challenge 🙃

Be yourself challenge 

1)رویاهایی داشتی یا داری که حس میکنی نمیتونی بهشون برسی؟

ملکه چوسان شدن.. هی اونجوری نگا نکن خب نمیشه دیگه مگه اینمه تو زندگی موازی اتفاق بیفته.. دیگه.. خواننده و نوازنده معروف شدن.. یکم زندگی داره سخت تا میکنه با آدم

2)چیزایی هستش که از نزدیک ترین ادم های اطرافت انتظار داشتی ولی هیچوقت نتونستی به روی اونها بیاری؟

خب من انتظار داشتم حداقل اون چند نفری که نمیخوام نام ببرم گاهی قبل تصمیم گرفتن هاشون به من فکر میکردن که نکنه باعث شه آسیب ببینم یا ناراحت بشم.. اخیرا هم انتظار داشتم از یکیشون که بشینه درست به حرف هام گوش بده یا برام یبارم که شده حرف بزنه و درد و دل کنه

3)تا حالا شده موقعیتی پیش بیاد که مجبور به یه سکوت طولانی بشی ؟(با بله و خیر خواهشا جواب ندین :) )

تا دلت بخواد.. انقدر هم سرکوفت و حرفای بد شنیدم راجب این سکوت کردنام که :) 

4)تا حالا شده حس کنی انقدر تغییر کردی که خودتم نمیتونی تشخیص بدی کی هستی؟

آره.. گاهی به پشت سرم که نگاه میکنم حتی درست نمیتونم بفهمم و تشخیص بدم چیشد که اینجوری شد.. کدوم قسمت از این مدتی که گذشت و چیزایی که باهاش روبه‌رو شدم باعث شده دوباره این همه تغییر کنم؟ 

5)فکر میکنی اگه رک و رو راست خیلی اوقات رفتار میکردی و به خودت اول فکر میکردی تا بقیه چیزی عوض میشدش؟

ببین من یبار اول به خودم فکر کردم و بعد بقیه و الان وضعم اینه.. تروخدا بیشتر از این باعث شرمندگیم در برابر خودم نشو

6)از انتخاب هایی که کردی راضی هستی ؟ یا پشیمونی هایی هم داری؟

قطعا پشیمونی هم دارم ولی یاد گرفتم باهاشون زندگی کنم و تاجایی که میشه پای تصمیم هام و پشیمونی های بعدش بمونم.. اما کنار اینا یکی دوتا ازین پشیمونی ها جزو دلخوشی های این روزام هم هستن:) 

7)اگه بخوای یه روز خود خودت باشی بدون هیچ نقابی ، بدون هیچ ملاحضه ای چجوری زندگی میکنی؟

آهه واقعا درست نمیدونم.. این مدته انقدر نقاب عوض کردم که به یاد آوردن خود واقعیم و بیرون کشیدنش، حتی تصورش هم سخته چه برسه عمل کردن بهش.. 

8)فکر میکنی ادم هایی که خیلی اوقات ملاحضشونو کردی قدر این کارتو میدونن؟ یا اصلا میدونن تو چیکار براشون کردی؟

به جونه خودم عمراااا اگه قدر بدونن.. 98درصد هم نمیدونن چقدر ملاحظه کردم جلوشون

9)اگه یه روز واقعا بتونی خودت باشی ، رک و رو راست اولین حرفی که میزنی به کی میزنی و چی میگی؟

به مامانم میگم.. ببخش که خیلی خودخواه بودم و هستم.. ولی این دخترته...همین 

10)کسی یا جایی یا موقعیتی هستش که وقتی باهاش رو به رو میشی مجبور میشی که خودت باشی؟ اگه هستش به نظرت چرا این اتفاق میفته؟

اخیرا که تو خلوتم این اتفاق افتاده.. کنار چندتا از دوستام هم بیشتر به خوده واقعیم نزدیکم.. البته فکر کنم... شاید برای اینکه کنارشون حس امن بودن دارم 

پ.ن: نمیدونم چرا نمیتونم عین آدم با گوشیم متن رو لینک کنم:/ به هرحال منبع این چالش قشنگ لینک وب‌ای هست که این پایین میذارم.. مرسی بابت سوالای جالبت♡

https://yamasoha.blog.ir/

-این مدته انقدر نقاب عوض کردم که به یاد آوردن خود واقعیم و بیرون کشیدنش، حتی تصورش هم سخته چه برسه عمل کردن بهش..
حس میکنم انقدر لایه های جدیدی رومون اومده ک برای رسیدن ب اولین و خودمون ترین لایه باید بیل مکانیکی بیاریم...تازه اون وسطا به سنگ میخوره و نمیتونه ادامه بده :">

دقیقا ستاره دقیقا

چقدر حق گفتی.. بذار چتر بردارم و زیر این بارش حق قدم بزنم

بدون منننن؟
منم میام زیر چترت اصلا🚶

بی تو عمراااا با تو اصلاا😜😂

بدو بیا چتر بزرگه حفتمون جا میشیم

ایشش😂😂
فقط حیف دیگه بارون قطع شده😂💔

اینجوریاس😂😂😝

نو پرابلم ما ازوناییم که بارون میاد بدون چتر میریم زیر بارون تموم که میشه تازه چترو باز میکنیم😆

حق زیبایی بود
بارون دوباره شروع شد😂

جمعی از حق گویان در بیان نشسته و ما بارش سیل و وجود توفان را در آینده ای نزدیک پیش‌بینی میکنیم😎😂

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان انرژی میگیریم از بلاگ بیان